در حقيقت نور ستاره ها تمام سال هاي نوري ميان زمين ما و ستاره ي مادرشان را يکنواخت طي مي کند و اگر با جو زمين روبه رو نمي شدند کاملا مستقيم به چشم ما مي رسيدند اما چه کنيم که زمين ما جوي گرد خود دارد.
هنگامي که نور ستاره از ميان اين جو و به طور مشخص سلول هاي هوايي مي گذرد، هر کدام از اين سلول ها پرتو مورد نظر را اندکي در جهتي تصادفي خم مي کند و البته در هر ثانيه صدها سلول هوايي در مسير اين نور قرار مي گيرند که موجب مي شوند نور ستاره کمي به اطراف بپرد.از طرف ديگر از روي زمين اندازه ي ظاهري يک ستاره بسيار کمتر از اندازه ي يک سلول هوايي است، بنابراين تصوير ستاره در نظر ناظر زميني مدام جهش خواهد داشت و در نتيجه ستاره سوسو خواهد زد!
در يک شب رصدي، ستاره شناس با اندازه گيري قطر ظاهري ستاره مشخص مي کند که ميدان ديد رصدي اش تا چه حد بد است! در حقيقت تصوير ستاره با چنان سرعت بالايي به اطراف پراکنده مي شود که چشمان ما آن را به صورت قرص مه آلودي از نور مي بيند.

هر چه ميدان ديد بدتر باشد اين قرص بزرگ تر خواهد بود. در يک شب معمولي، هرچه ميدان ديد بدتر باشد اين قرص بزرگ تر خواهد بود. در يک شب معمولي، ميدان ديد در حد چند ثانيه قوسي است (براي اين که تصويري به اين اندازه در ذهن تان داشته باشيد به خاطر بسپاريد که قطر ماه در حدود 2000 ثانيه ي قوسي است و چشم انسان فقط توانايي تشخيص جرمي را با حداقل قطر 100 ثانيه ي قوسي دارد).
از روي زمين، بهترين ميدان ديد ممکن معمولاً در حدود نيم ثانيه قوسي است. که کاملا بستگي به ميزان آشفتگي جو دارد. البته ميدان ديد با زمان نيز تغيير مي کند. گاهي ممکن است براي چند ثانيه جو ناگهان بسيار آرام شود، در اين هنگام صفحه ي ستاره انقباض چشمگيري خواهد کرد و از آنجايي که نور ستاره در ناحيه ي کوچک تري متمرکز مي شود ممکن است ستاره هاي کم نورتري را که پيش از اين نمي ديديد در محدوده ي رصدي خود بيابيد!
تصور کنيد که پشت چشمي تلسکوبي نشسته ايد و چند دقيقه اي است که به دنبال ستاره ي کم نور مرکزي يک سحابي جستجو مي کنيد و اين ستاره درست در مرز ميدان ديد تلسکوپ شما قرار دارد، براي لحظه اي ناگهان بهتر ديده مي شود و ستاره ي روح مانند با رنگ پريده ي آبي اش در محدوده ي ديد شما نمايان و فقط ثانيه اي بعد با افت افق ديد ناپديد مي گردد!
نظرات شما عزیزان: